جستجو
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۶ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین و گلناز، ورودش از نگار به راین، عزیمت مجدد به ابارق، بی اطلاعی از حضور خواهرش در شهداد، سلام رساندن به سیمین، عزت الله کلانتری، و دکتر بوذرجمهری، اطلاع به علی شوفر جهت آمدن به راین و حمل تراکتور به ابارق، گرفتن حواله سوخت جهت تراکتور، خرید بیست و یک جوال الاغ و ارسال آن به ابارق توسط میرزامحمدخان یا فرج الله، و اطلاع رسانی در خصوص قیمت پسته رفسنجان
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۳ ش
درباره رفتن به قریه العرب و سپس به نگار، شکار هفت رأس آهو به همراهی شاپور کیانیان و ارسال سه عدد شکار به کرمان یکی به منزل خود و دو عدد به منزل کیانیان، حمله سارقین به کاروان میان راه کرمان و نگار، غارت کاروان و کشته شدن سه نفر و آوردن کشته ها به نگار، سلام به فاطمه، فریده، امان الله، عزت الله، و سیمین، درخواست ارسال شیشه جوهر خودنویس و روزنامه، خبر به نصرالله که کیسههای سیمان تقلبی بوده و داخلش آرد سریشم بوده، ارسال مجدد سیمان، پیگیری از استادحسین نجار در خصوص ساخته شدن درهای نگار؛ همراه با پاکت
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۲ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترش فاطمه، رسیدن نامه آذر به دست سیدحسین شوفر، حرکت به سوی وکیل آباد و از آنجا به سوی ریگان، خوبی هوای بم، برگشتن به کرمان از راه نرماشیر، فرستادن حواله پول، چگونگی وضعیت خانه شهر و سهم باغ سرآسیاب، ارسال پالان الاغها از رفسنجان توسط حسین نصرالله، درخواست فرستادن اخبار جدید و روزنامه، سلام رساندن به امان الله، سالار مظفر، عشرت الملوک، فروغ نصرت، عزت الله، سیمین، فخری خانم، نصرت الله، ماژور، و غلامعباس
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۰ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش فریده، فاطمه، و غلامحسین، رفتن به بم پس از وکیل آباد، سپس حرکت به سوی ابارق و کرمان، ارسال اسبها به خاطر غلامحسین به کرمان، سرمای استثنایی در بم، سلام رساندن به سالار مظفر، عزت الله، سیمین، پوران، ارسال روزنامه و نامهها به ابارق، و احوالپرسی از آقا میرزا محمدخان
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۴ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترانش فاطمه، و فریده، حرکت از ابارق و آمدن به پای بنه جهت شکار، شکار پانزده عدد کبک، حرکت روز بعد به آبشار راین، تزریق واکسن دیفتری به بچهها، سلام رساندن به حضرت علیه و برادرش، سالار مظفر، سلیمان خان، عزت الله، و سیمین، دستور به نصرالله جهت ارسال روزنامهها، و فرستادن آذوقه به کرمان
-
۲تصویر
نامه قمرالملوک اسفندیاری
احتمالا به عروسش، آذرمیدخت پزشک نیا، درباره سلامتی خانواده و اخبار خانوادگی، ابراز خوشحالی از بهبودی پای فاطمه، گریپ خودش، قربانی کردن گوسفند برای بهبودی فاطی، درخواست فرستادن عکس، پالتو از پاریس، و کیف و کفش از انگلستان، و درخواست دعا برای چشم او هنگام زیارت مخاطب از کربلا و نجف
-
۲تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۳ ش
شامل احوالپرسی، رسیدن نامههایش، خوبی هوای عباس آباد و خالی بودن جای خانواده در آنجا، ریزش باران و صید دو آهو، رسیدگی به حسابهای وکیل آباد، ماندن چند روزه در بم و فرستادن رضوانی برای آوردن خانواده به آنجا، درباره حرفهای پوچی که آذر نوشته و اینکه دست از این حرفها بردارد، باز شدن نامه امیر هوشنگ توسط آذر و مهم نبودن این مسئله، تمام شدن کار بنایی منزل با مخارجی حدود ۲۷ تا ۳۰ هزار تومان، سلام رساندن به فاطمه، فریده، غلامحسین، گلناز، آقا میرزا محمدخان، آقا فرج الله، رضوانی، و بشارت، خرید برنج از بازار کرمان، گرفتن پول از غلامعباس در نگار، رسیدن روزنامههای ارسالی، ارسال مرکبات در صورت نیاز...
-
۳تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۲ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترش فاطمه، رفتن به عباس آباد و توقف در رحمت آباد، خرابی هوا، ارسال کاغذ و روزنامه، کار پانزده روزه در عباس آباد جهت کاشت درختان باغ، سلام خدمت خانم جان، آقای سالار، عشرت الملوک، فروغ نصرت، عزت الله، نصرت الله، سیمین، فخری، و امان الله، تبریک عید به همه فامیل، رساندن نامههای ماژور به دستش، دستور به حسین نصرالله برای ارسال پالانهای الاغ خریداری شده از رفسنجان، ارسال پنج فقره نامه برای برادرش، خانم جان، آقای سالار، خانم فروغ نصرت، آقای دیلمقانی، و آقای جباری که باید به دستشان برسد، و سلام رساندن به غلامعباس
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۵ ش
شامل احوالپرسی، دوره نقاهت غلامحسین به دلیل تزریق واکسن دیفتری، سلام رساندن به گلناز، درخواست فرستادن نامههای فاطمه و فریده، ماندن در ابارق و رفتن به جیرفت پس از حرکت از کرمان، تعریف از نعمات آنجا و آب و هوای خوبش، رفتن به شکار با شاپور کیانیان، بارندگی خوب جیرفت و خرابی جاده ابارق، دو هفته بیتوته در ابارق جهت کار، فرستادن رضوانی جهت آوردن خانواده به نرماشیر و بم، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، همشیره، آقای عدل، سالار، سیمین، روشن، عزت الله، و ناصر، حرکت میرزا محمدخان به ابارق در صورت نیامدن نیازمند، ارسال هشت دانه دراج جهت آذر و سرکار والده، ارسال خبر از بارندگی کرمان و نگار، به غلامعباس...